چطور استعدادهای فرزندمان را کشف کنیم و آنها را پرورش دهیم؟
آنچه مطالعه خواهید کرد
چه راهکارهای برای پرورش استعداد کودکان وجود دارد؟ چگونه می توان استعداد کودکمان را کشف کنیم و پرورش دهیم؟ این جملهی مشهور انیشتین را همه شنیدهایم که میگوید:
همه نابغهاند. اما اگر بخواهیم نبوغ یک ماهی را به وسیله توانایی پریدنش روی شاخۀ درخت قضاوت کنیم در تمام زندگیش خود را یک احمق خواهد دانست.
پرورش استعداد فرایندی نیست که نقطهی آغاز و پایانی داشته باشد و عوامل مختلفی در پرورش آن مؤثر است نظیر: سن، جنسیت، هوش، شخصیت، محیط آموزشی و … همچنین پرورش استعداد در کودکان و نوجوانان متفاوت است. مثلا در سنین کودکی عوامل مربوط به برانگیختن حس کنجکاوی، محیطی و یادگیری و در نوجوانی عوامل شخصیتی و محیطی بیشتر مورد توجه قرار میگیرد.
استعداد چیست؟
انقدر تعاریف مربوط به استعداد گسترده است که نمیتوان روی یک تعریف کلی اِجماع کرد. استعداد یک نوع مهارت نیست. استعداد بر پایۀ زنتیک بنا شده و با مهارت تفاوت دارد. درک درست تفاوت مهارت و استعداد بسیار مهم است و در مسیریابی و زندگی موفق نقش بسیار مهمی دارد.
مهارت: تکرار یک کار و وقت گذاشتن برای درست انجام دادن آن. به حدی که ممکن است در انجام آن کار کاملا بدون نقص باشد.
استعداد: سیناپسهای عصبی که در مغزمان هست را شناسایی کرده و روی آنها کار میکنیم. یعنی به صورت بالقوه کششهایی در ما وجود دارد برای حرکت به سمتِ یک مسیر خاص.
ژنتیک رفتاری یعنی آن چیزهایی که نهادینه میشود در حافظۀ سلولهای ما. کشف استعداد یعنی پیدا کردن این موارد و شکوفا کردن این تواناییها، میتواند موفقیتهایی برای انسان به همراه داشته باشد.
رابطه بین مهارت و استعداد به چه شکل است؟
اگر کسی در یک زمینه خاص استعداد بالایی داشته باشد با انرژی کمتر و صرف زمان کمتر میتواند به مهارتهای بالایی در آن حوزه دست پیدا کند. برای مثال کسی که در موسیقی بااستعداد است، ممکن است در 6 ماه به سطحی از نوارندگی برسد که فرد دیگر برای رسیدن به این سطح باید 1 سال زمان صرف کند.
چرا باید استعدادها را کشف کنیم؟
کشف استعدادها چه کمکی به ما میکند؟ جواب این سوال برای همه مشخص است. با کشف استعداد میتوان در زندگی موفق شد و احساس خوبی داشت. معمولا خانوادهها دوست دارند فرزندانشان یک سال را جهشی بخواند، یا چند زبان خارجی یاد بگیرد، یا موسیقی یاد بگیرد، یا در فوتبال بدرخشد. به خاطر همین به دنبال کشف و پرورش استعداد کودک خود هستند.
یکی از نکات بسیار مهم در کشف استعداد فرزندمان، شناسایی علاقهمندیهای آنهاست. حتما باید با توجه به علایق بچهها استعدادهای نهفته آنها را کشف کنیم. چون مطمئن باشید اگر کودک به یک زمینۀ خاص علاقهمند نباشد، استعدادش در آن زمینه رشد پیدا نمیکند.
برای کشف استعداد کودکان باید سفری به لحظات مختلف زندگی آنها داشته باشیم. ببینیم چه چیزهایی آن را هیجانزده کرده و چه چیزهایی سرگرمشان میکند، توجه به این موارد میتواند اطلاعات مناسبی به خانوادهها و مشاوران بدهد. برای مثال اگر کودکی که اسباببازی خودش را خراب میکند ولی به خانواده اجازه نمیدهد آن را درست کند و میگوید که خودم درستش میکنم، میتواند نشاندهندۀ این باشد که کودک هوش عملی بالایی دارد.
والدین نباید علایق خودشان را به کودک تحمیل کنند
استاد شهریار را همه میشناسیم. شاعر بلندآوازهای که اشعارش مرزهای کشورمان را درنوردیده و در کشورهای دیگر هم مخاطب دارد. شهریار تحصیلات پزشکی خود را آن هم زمانی که چیز زیادی به پایانش نمانده بود رها کرد و دیگر هیچوقت سراغِ طبابت نرفت. دلیلش هم شفاف است. چون هیچ علاقهای به این رشته نداشت.
یک مثال دیگر مربوط به دانشجوی تخصص قلبی است که با فشار خانواده وارد دنیای پزشکی شده و بعد از گذراندن پزشکی عمومی و مدتی هم تخصص قلب آن را نیمهکاره رها کرده و در روانشناسی مشغول به تحصیل میشود. دلیلش این بود که پدر و مادر هر دو پزشک بودند و با اصرار خانواده فرزندشان هم در این مسیر قرار گرفت.
به هیچ وجه خانواده نباید علایق و سلیقههای خودشان را به فرزندشان تحمیل کنند.
با توجه به این که معلم خصوصی زمانش را به ارتباط مستقیم با شاگردش اختصاص میدهد، میتواند از این فرصت برای شناخت بهتر شاگرد نیز استفاده کند. خیلی از خانوادهها فرزندشان را با دیگران مقایسه میکنند. متاسفانه آنها بدون در نظر گرفتن استعدادها و تواناییهای فرزندانشان از او میخواهند در زمینهای که از نظرشان اهمیت دارد یا با ارزش است موفق باشند.
به عنوان مثال اگر در فامیل کسی هست که شنای خوبی دارد یا اگر خودشان شنا را دوست دارند و نمیتوانند انجام دهند. دوست دارم فرزندشان بتواند شناگر خوبی باشد. اگر فرزندشان استعدادی در شنا نداشته باشد یا پشتکاری در آن از خود نشان ندهد، دست به سرزنش او میزنند.
متاسفانه این خانوادهها نگاه استعدادیابی ندارند. معلم خصوصی به جهت اینکه همهی توانش را برای ایجاد انگیزه در دانشآموزش میگذارد تا بتواند شاگردش را در مسیر آموزش و یادگیری کمک کند همیشه در حال تشویق کردن اوست. یعنی در واقع یک روانشناس هم در کنار دبیر در کالبد یک معلم خصوصی خوب قرار دارد.
تجربه یکی از اساتید زبان انگلیسی استادبانک در استعدادیابی دانشآموزش:
من شاگردی داشتم به اسم محمدمهدی که پدرش خیلی دوست داشت و در کاراته موفق شود. او به باشگاه میرفت و در کلاس از همه کتک میخورد. همیشه از من میخواست تایم کلاس زبان را همزمان با کلاس کاراته تنظیم کنم تا او به کلاس کاراته نرود. ولی پدر مادرش متوجه عدم علاقه او به کاراته نبودند و محمدمهدی هم به خاطر غروری که داشت نمیخواست بگوید کاراته را دوست ندارد و در کلاس فقط کتک میخورد.
من سر کلاس به حرکات و بدن او توجه کردم و دیدم که او دست و پایش را به شدت کش میدهد و به نظر انعطاف بالایی دارد. فکر کردم باید استعداد خاصی در ژیمناستیک داشته باشد. از او پرسیدم که تو به چه ورزشی علاقه داری؟ گفت من به ورزش خاصی علاقه ندارم.
من از او خواستم بلند شود تا ببینم چقدر میتواند پاهایش را باز کند یا انگشتان دستش را به عقب ببرد. متوجه شدم که او بدن بسیار منعطف و نرمی دارد. به او گفتم تا به حال به ژیمناستیک فکر کردهای؟ گفت نه پدرم ژیمناستیک را دوست ندارد و معتقد است که یک ورزش دخترانه است.
من با پدرش صحبت کردم که پسر شما استعداد خاصی در ژیمناستیک دارد. به خاطر اینکه بدن نرم و منعطفی دارد اما پدرش قبول نکرد. من با مادرش هم صحبت کردم و او پذیرفت که محمدمهدی را کلاس ژیمناستیک ثبت نام کند. مربی ژیمناستیک هم معتقد بود که او در این ورزش مستعد است. حالا محمدمهدی در عرض چند ماه به اندازه کسانی که چند سال است ژیمناستیک کار میکنند پیشرفت کرده است.
انواع استعدادها را بشناسیم
استعدادها به طور کلی به 3 دسته کلی تقسیم میشوند:
- استعدادهای شناختی یا ذهنی
- استعدادهای حسی
- استعدادهای حسی-حرکتی
استعداد شناختی یا ذهنی توانایی تمرکز زیاد برای انجام کارهای مختلف است. کسانی که این استعداد را دارند برای انجام امور خاص که نیاز به تمرکز بالا، تجزیه و تحلیل زیاد، خلاقیت و موارد اینچنینی دارد بیشتر به کار میآید.
استعدادهای حسی استعدادهای هستند که با حواس پنجگانه در ارتباط هستند. برای مثال کسی که حسِ شنوایی قدرتمندی دارد میتواند در موسیقی موفق شود. یا کسی که وارد رشتههایی مثل نقاشی، سفالگری، عکاسی، طراحی و غیره میشود احتمالا استعدادهای حسی قدرتمندی دارد.
استعدادهای حسی-حرکتی به استعدادهایی گفته میشود که سرعتعمل بالایی در واکنش ایجاد میکند. ورزشهایی مثل اسبسواری و موفقیت در مسابقاتی مثل فرمول یک و مسابقات رانندگی رابطه مستقیمی با این هوش دارد.
استعدادهای زبانی
افراد با این استعداد توانایی زیادی در مطالعه کردن، استفادۀ هوشمندانه از کلمات برای بیان حالات روحی و احساسات خودشان هستند. مثل شاعران، نویسندهها، سخنگوها و غیره.
استعدادهای ریاضی
افرادی که در درکِ روایط ریاضی، کار با اعداد و پیدا کردن الگوهای مختلف موفق هستند، هوش ریاضی یا استعداد ریاضی بالایی دارند. این افراد میتوانند در رشتههای مختلف مثل علوم مهندسی، ریاضیات محض، فیزیک و رشتههایی مثل اقتصاد و حسابداری موفق باشند.
استعداد تخیل
قدرت و استعداد اشخاص در تخیل و طراحی است. به کسانی که استعداد خاصی در بهکارگیری رنگها، سایهها، انتخابِ درست اشکال، حجم شکلها و موارد اینچنینی هستند از استعداد تخیل بالایی برخوردارند. افرادی که این استعداد را دارند در نقاشی، طراحی و مشاغلی مثل معماری به موفقیت بالایی میرسند.
استعداد داستانسرایی
افرادی که میتوانند داستانهای کوتاه یا بلند را به شکل ماهرانه بنویسند. بیشتر نویسندههای بزرگ و تاثیرگذار دنیا که فروش بالایی هم داشتند به شکلِ خارقالعادهای از استعداد داستانسرایی بهره بردهاند.
استعداد اجتماعی شدن
به مهارتی که افراد در برقراری ارتباط با سایر انسانها دارند گفته میشود. معمولا افراد با این هوش درک بالایی از سایر انسانها دارند، با شخصیتهای مختلف به خوبی تعامل برقرار میکنند. این افراد میتوانند در مشاغلی که نیاز به تعامل اجتماعی بالا و روابط عمومی بسیار مناسب دارد خوش بدرخشند.
استعداد در نوآوری
افرادی که با ذهن خلاق ارائه یک ایده خاص، اقدامی نوآورانه و خلاقانه انجام میدهند. مثلا وسایل جدیدی میسازند که زندگی را برای انسانها سادهتر میکند. مثل مخترعین.
استعداد خنداندن یا جوک گفتن
شاید تعجب کنید و از خودتان بپرسید مگر شوخی کردن هم یک استعداد به حساب میآید. بله. توانایی خنداندن دیگر یک استعداد است. کسانی که با هوش هستند میتوانند خوب شوخی کنند. این اقراد به موقع شوخی میکنند، به شکل درست آن را انجام میدهند، هدف از شوخی را مشخص میکنند و برای خنداندن دیگران کسی را تحقیر یا تخریب نمیکنند. کمدینها مشهورترین افراد با این نوع هوش هستند. یک نمونه موفق ایرانی این نوع هوش آقای حسن ریوندی است.
استعداد فروش
کسانی که توانایی بالایی در فروش محصولات و خدمات دارند و به خوبی دیگران را متقاعد به خرید میکنند. اپل یک نمونۀ موفق برای استخدام این افراد است و بهترین راهکارها را برای فروش ارائه میکند.
تستهای استعدادیابی کودکان
تستهای استعدادیابی کودکان بسیار متنوع هستند و به شکلهای مختلف انجام میشوند. بهترین حالت این است که تست توسط روانشناسان متخصص انجام شود. پس قبل از انجام تست به این نکته توجه داشته باشید. انواع تستهای استعدادیابی کودکان را مرور کنیم:
1 – تست اوکانر
آقای جانسون اوکانر این تست را بنیانگذاری کرده است. شرکت مطرح جنرال الکترونیک از این تست در کارخانه خود استفاده میکند. 12 نوع استعداد در روش استعدادیابی اوکانر به کار رفته است و بهتر است کارخانهها قبل از استخدام افراد خود از این تست برای تشخیص مهارتهای حرکتی آنها از این تست استفاده کنند. گاهی اخباری میشنویم که بعضی از کارگران صنعتی دچار قطع عضو شده و هنگام کار آسیب میبینند. به همین خاطر تشخیص نیروی انسانی مناسب برای این بخشهای حساس اهمیت بسیار زیادی دارد. تست اوکانر این موارد را بررسی میکند:
- استعداد کار با انگشتان
- استعداد ایدهپردازی
- استعداد موسیقی و تشخیص صدا
- استعداد تجسم فضایی و درک ساختارها
- استعداد تحلیل و استدلال
- استعداد تشخیص و تفکیک رنگها
- استعداد محاسباتی
- استعداد سیلوگرام
- استعداد حافظه طراحی
- استعداد استقرایی
- استعداد آیندهنگری
- استعداد تندخوانی
2 – تست هالند
تست هالند در دهه 70 میلادی شروع به کار کرد و بیشتر برای سنجش استعداد شغلی مورد استفاده قرار میگیرد. تست هالند 6 شخصیت شغلی با ویژگیهای مختلف را بررسی میکند. این 6 تیپ شخصیت عبارتند از:
- واقعگرا (Realistic)
- جستجوگر (Investigative)
- هنری (Artistic)
- اجتماعی (Social)
- جسور (Enterprising)
- سنتی/ قراردادی (Conventional)
3 – تست کلیفتون (شناختی-توانایی)
این تست 34 توانمندی را در 4 گروه اصلی بررسی میکند. این 4 گروه عبارتند از:
- تفکر استراتژیک: کمک میکنند تیم روی هدفها تمرکز داشته باشند.
- ساخت روابط: افرادی که تیم را کنار هم نگه داشته و روابط بین اعضا را تحکیم میکنند.
- نفوذ: افرادی که توانایی بالایی در متقاعد کردن دیگران دارند.
- مجری: مسئول اجرایی کردن ایدهها و برنامهها هستند.
4 – تست گاردنر
یکی از مطرحترین تستهای اجرا شده در ایران و سایر کشورها است. هاوارد گاردنر روانشناس مطرح با این تست نظریه هوشهای چندگانه گاردنر را ارائه کرد. این نظریه هوش انسان را به 8 دستۀ کلی تقسیم میکند. این 8 دسته عبارتند از:
- هوش کلامی-زبانی
- هوش منطقی-ریاضی
- هوش موسیقی
- هوش بدنی
- هوش فضایی
- هوش درون فردی
- هوش میان فردی
- هوش طبیعتگرا
تست گاردنر بیشترین استفاده را برای کودکان و نوجوانان دارد.
5 – تست وکسلر
وکسلر یکی از تستهای هوش است که کنار بررسی تواناییهای ذهنی فرد، مهارتهای عملی و کلامی او را هم میسنجد. برای مثال 7 مقیاس مختلف وجود دارد که نمرۀ هوش فرد در مهارتهای کلامی را مشخص میکند. این خرده مقیاسها عبارتند از:
- لغات
- شباهت
- اطلاعات عمومی
- درک مطلب
- محاسبات
- حافظه عددی
- توالی
6 مقیاس غیرکلامی دیگر هم وجود دارد که عبارتند از:
- تکمیل تصاویر
- تنظیم تصاویر
- طراحی با مکعبها
- رمزنویسی
- مازها
- الحاق قطعات
من شاگردی دارم به نام آروین که مادرش مشکلات تکلم و سابقه گفتاردرمانی او را از من مخفی کرده بود. من زمانی که با آروین کار میکردم متوجه شدم تلفظ کلمات حتی به فارسی هم برایش سخت است. وقتی راجب این مسئله با او صحبت کردم به من گفت که مشکل تکلم داشته و حالا با گفتاردرمانی هنوز هم خیلی از کلمات را بخوبی بیان نمیکند.
او خجالت میکشید کسی بداند حرف زدن برایش سخت است اما چیزی که من درمورد صحبت کردنِ آروین متوجه شدم این بود که آروین با اینکه نمیتواند کلمات را خوب بیان کند، نفوذ کلام بالایی دارد. من فکر کردم او بتواند سخنران خوبی باشد زیرا جزبه کلام و قدرت انتخاب کلمات خوبی دارد.
از مادرش خواستم که آروین را کلاس فن بیان ثبت نام کند. اما مادرش گفت ممکن است آنجا نتواند کلمات را درست بگوید و خجالت بکشد. اما من اصرار کردم زیرا به جد معتقد بودم او میتواند در این زمینه موفق شود. نهایتاً آروین در کلاس فن بیان ثبت نام کرد و آنجا توانست موفق باشد. خیلی از کلماتی که نمیتواند بیان کند را پشت سر هم تمرین میکند تا بتواند بخوبی بیان کند. تلاش و کوشش به علاوه استعداد و خودباوری باعث موفقیت آروین شده است.
حالا معلمان و مدیر مدرسه در مراسمات از او میخواهند به عنوان یک شاگرد پرتلاش تجربیات خود را برای سایر دانشآموزان بگوید. این نشان میدهد شناخت صحیح شاگرد یکی از عوامل مهم در یافتن استعداد اوست.
21 روش برای پرورش استعداد کودکان
بعد از بررسی تستهای استعدادیابی احتمالا از خودتان سوال میکنید که حالا چطور استعدادهای فرزندتان را شکوفا کرده و آنها را پرورش دهید. دقت داشته باشید که پرورش استعداد کودکان یک فرآیند خطی نیست و نقطه آغاز و پایان ندارد. مثلا ممکن است یک کودک در 2 سالگی بعضی از استعدادهایش را نمایان کند، یک کودک دیگر در 7 سالگی. هیچ قانون و سلسه مراتبی مشخصی برای کشف و پرورش استعداد کودکان وجود ندارد. عوامل زیادی در پرورش استعداد کودک تاثیر دارد:
- سن
- جنسیت
- هوش
- شخصیت
- محیط آموزشی
این عوامل تاثیر زیادی در شکلگیری و پرورش استعدادهای کودک دارند. برای مثال در دوران کودکی عواملی مثل برانگیخته شدن حس کنجکاوی، محیط، یادگیری و غیره در دوران نوجوانی بیشتر عوامل شخصیتی و محیط مورد توجه قرار میگیرد. توصیه میکنیم روشهای معرفی شده را برای کودکان 5 تا 12 سال خود استفاده کنید.
1-بگذارید مرتکب اشتباه شود
کودک شما اگر همه کارها را کامل و بینقص انجام دهد، هرگز برای کشف و گسترش یک استعداد خطر نخواهد کرد. پس اشتباهات وسیله ای برای کشف و تجربه است و نه سرزنش و یا ضعف کودک. برای مثال شاید فرزندتان اسباببازی جدید خودش را خراب میکند برای اینکه متوجه بشود داخل آن اسباببازی چیست. او را سرزنش یا دعوا نکنید و اجازه بدهید که استعدادهای خودش را کشف کند.
2-آموزش خودشناسی برای پرورش استعداد کودکان
خودشناسی و ارزیابی از خود را به فرزندانتان آموزش دهید. مثلا از او بخواهید در مورد علایق خود بنویسد و یا دربارۀ کارهایی که معمولا بیشتر در آنها موفق بوده صحبت کند. برای مثال اگر یک نقاشی قشنگ کشید او را تشویق کنید تا متوجه بشود در این زمینه توانا است.
3-کودک خود را با دیگران مقایسه نکنید
هیچگاه کودکتان را با دیگران مقایسه نکنید بلکه عملکرد او را نسبت به کارهای قبلی خودش مقایسه کنید. مثلا در درست کردن یک کاردستی اول به نقاط قوت و سپس به نقاط ضعف آن توجه کنید و سپس عملکرد او را نسبت به کارهای قبلی خودش مورد توجه قرار دهید. مثلا به او بگویید چه گلدان قشنگی کشیدی فکر میکنم تو میتونی شکل های دیگه ای از گلدان رو بکشی و خوشحالم که رنگ آمیزی تو خیلی تمیزتر و و دقیقتر از نقاشی قبلی تو شده. حتی اگر برادر یا خواهر دوقلو دارد بازهم او را با برادران و خواهرانش هم مقایسه نکنید.
4-بازیهای پرورش حواس در پرورش استعداد کودکان
بازیهایی که باعث افزایش توجه کودک به محیط میشود را با کودکتان انجام دهید تا کنجکاوی کودک و دقت او در محیط افزایش یابد. مثلا با سه مکعب ساده طرح ساده ای بسازید، 20 ثانیه فرصت دهید کودک نگاه کند بعد طرح را جمع کنید و از او بخواهید آن چه را به یاد دارد بسازد. یا یکی از وسایل خانه را جابه جا کنید و از او بخواهید حدس بزند که چه چیزهایی جا به جا شده است.
5-پرورش حافظه
بازیهایی که باعث افزایش حافظه کودک می شود را با او انجام دهید. مثلا از کودک بخواهید اعداد یک، سه، شش و دو را به همان صورتی که شما تکرار کردهاید تکرار کند در صورتی که کودک بعد از چند تمرین موفق به تکرار صحیح شد تعداد اعداد را افزایش دهید.
یا تعدادی کلمه به کودک بگویید مثلا حوله، کفش، لباس، درخت، فیل و بعد از کودک بخواهید آن را بلافاصله تکرار کند و بعد از چندین تمرین از کودک بخواهید آن را به خاطر بسپارد و بعد از گذشت مدتی مثلا یک ساعت کلمه ها یا اعداد تکرار شده را به خاطر بیاورد.
6-توجه به سن
توجه داشته باشید که پرورش بعضی از استعداد ها وابسته به سن است. بعضی از استعدادها در سنین کودکی (مثل طراحی، مجسمهسازی یا حافظه) و بعضی از استعدادها در سنین بالاتر (مثل نویسندگی) قدرت شکوفایی بیشتری دارند. برای مثال استعداد نویسندگی معمولا در سنین بالاتر خودش را نشان میدهد.
7-تعادل در رفتار
والدین مقتدر و در عین حال انعطاف پذیری باشیم یعنی درعین حال که به کودکان توجه داریم در مواقع لازم از اقتدار خود نیز استفاده کنیم. به کودکان آموزش دهیم آنها جزیی از خانواده هستند نه تافتهای جدا بافته.
8-توجه به تلاش و نه نتیجهی آن
سخت کوشی و تلاش کودک را مورد توجه قرار دهیم شاید توجه به تلاش کودکان و نه توجه به نتیجه کارها بهترین تشویق کننده کودکان باشد.
9-استفاده از تشویق و تنبیههای درست در پرورش استعداد کودکان
تشویق و تنیبه به موقع و متعادل را فراموش نکنیم. سرزنش کردن اشتباهترین نوع تنبیه است و تشویقهایی در جهت افزایش اعتماد به نفس از بهترین تشویقهاست.
10-مسولیتپذیری را به کودک آموزش دهیم
ابتدا مسولیتهای کوچک و ساده و کم کم مسولیتهای سختتر را به کودک واگذار کنیم. مثلا اگر کودکی کمد شخصی دارد مسئولیت جمع کردن اسباببازیها را به او واگذار کنیم یا اگر اتاق شخصی دارد مسئولیت تمیز کردن اتاق را به او بدهیم. البته این تقسیم وظایف باید با توجه به سن کودک انجام شود.
11-به کارگیری یادگیری فعال
از کودک سوال بپرسیم و یادگیری فعال را به کودک آموزش دهیم یعنی سریع و مستقیم جواب سوالات را به کودک ندهیم. بلکه کودک را مجبور به تفکر در مورد موضوع مورد سوال کنیم و با پرسیدن سوالات بیشتر باعث افزایش تفکر در کودک شویم. مثلا کودک میخواهد یک وسیله را در کیفش قرار دهد اما به خوبی جا نمیشود؛ وقتی از مادرش سوال میکند چطور این وسایل را در کیفم قرار دهم مادر خودش کیف را مرتب کرده و به او تحویل میدهد. این کار مناسب نیست.
12-تفکر انتقادآمیز را به کودک یاد دهیم
یعنی نسبت به هر مسئله ای به نقاط قوت و یا ضعف آن توجه داشته باشد و بداند کاری 100% مثبت و خوب و یا 100% منفی نیست. کسانی پیشرفت میکنند که انتقادپذیر باشند و اشتباهات خودشان را قبول کنند. بهتر است این روحیه را در فرزند خود تقویت کنید.
13-به سلامت جسم و سلامت روان کودک اهمیت متقابل بدهیم
کمخونی یکی از عوامل مهم در ضعف یادگیری کودکان است و باید آن را مورد توجه قرار دهیم. کودکان شاد نیز کمتر به کمخونی و بیماری مبتلا می شوند.
14-اضطراب نابود کننده استعداد است
کودکان مضطرب هیچگاه قدرت به فعل رساندن توانمندیهای خود را به طور کامل به دست نمیآورند. پس تمام تلاش خود را در سرکوب کردن عوامل استرسزا به کار گیریم.
15-خودمان نیز خلاق باشیم
خلاق بودن را از خودمان شروع کنیم مثلا میتوانیم از وسایل مختلف کاربردهای متفاوتی داشته باشیم. وقتی آموزش را از خودمان شروع کنیم معمولا بهتر میتوانیم آن را به دیگران نیز یاد بدهیم. برای مثال اگر پدر و مادر کتاب نمیخوانند و در خانه هیچ کتابی وجود ندارد چطور میشود استعداد نویسندگی کودکشان را کشف کنند؟
16-انتظارات واقعبینانه داشته باشید (نه کمالگرایانه)
انتظارات سطح بالایی داشته باشید، اما این انتظارات باید واقع بینانه باشند. پس از کارها و مسئولیتهای کوچک شروع کنید و کم کم با توجه به زمینه کودکتان انتظارات را افزایش دهید. انتظارات بیجا و غیرواقعی باعث سرکوب شدن استعدادهای کودکان میشود.
17-توجه به پرورش حواس
محیطی را فراهم آورید که به لحاظ تحریکات حسی غنی باشد. اسباب و اثاثیهای را در خانه قرار دهید که حواس کودک را تحریک میکنند، موادی از قبیل: نقاشی با انگشت، آلات موسیقی و عروسک های خیمه شب بازی. این کار باعث شکل گیری و رشد مهارت های عصبی حرکتی و در نتیجه باعث افزایش دقت کودک می شود.
18-محیط یادگیری باید مناسب باشد
کودکان معمولا ساعت های طولانی را در مدارس و یا مهدها می گذرانند. بنابراین باید محیط های آموزشی مناسبی را انتخاب کنیم مثل مهدها و یا مدارسی که به خلاقیت و یادگیری فعال توجه دارند. این مدارس معمولا بازدیدهای علمی بیشتر و توجه به نمره کمتر دارند. به خاطر همین والدین باید در انتخاب مهدکودک و مدارس بیشترین دقت را داشته باشند.
19-داستانگویی و تخیلپردازی را برای کودک فراموش نکنید
حتما سعی کنید قبل از خواب یک قصۀ مناسب با سن کودک برای او تعریف کنید. اگر داستان در ژانر فانتزی روایت میشود، بهتر است به کودکتان توضیح دهید که عناصر این داستان واقعی نیستند. حتی با توجه به سن کودک میتوانید از او بخواهید ادامه داستان را خودش حدس بزند.
20-رشد استعداد نیاز به روحیه شاد و محیط شاد دارد
پس گاهی فقط با پرورش روحیه کودک و ایجاد فضای مناسب به صورت خود به خود میتوان به ظهور استعدادها در کودکان کمک کرد.
21-سوگیریهایی جنسیتی را تشویق نکنید
برای کودک خود هم اسباببازیها و فعالیتهای زنانه و هم مردانه تدارک ببینید. جنسیت کودک عامل تعیین کننده در رشد استعداد نیست. معمولا سوگیریهای جنسیتی در هر زمینه در کودکان اثرات مثبتی ندارد. مثل این میماند که بگوییم خیاط لباسهای زنانه حتما باید آقا باشد. اما اصلا اینطور نیست.
تاثیر معلم خصوصی در پرورش استعداد کودکان چقدر است؟
معلم خصوصی اگر روانشناسی بلد باشد به خوبی میتواند استعدادهای کودک را شناسایی کرده و آنها در مسیر پیشرفت قرار دهد. انجام تستهای استعدادیابی و بررسی نتایج آن کاملا تخصصی است و باید توسط متخصص انجام شود. به این ترتیب که والدین به مراکز مربوطه مراجعه میکنند و با پرداخت هزینه تست استعدادیابی فرزندشان را انجام میدهند. در صورتی که اگر معلم خصوصی روانشناس باشد در طول کلاسهای خصوصی کنار تدریس میتواند تواناییهای کودک را هم محک بزند.
فرزند شما در چه زمینهای استعداد دارد و چطور آن را کشف کردید؟
چطور او را در مسیر استعدادهایش هدایت میکنید؟
نظرات و تجربیات خود را با ما و دیگر خوانندگان مقاله در میان بگذارید.
مطالب فوق در مورد استعداد واقعا عالی، مفید و کاربردی بودند. ممنون از شما